جان فدا| سردارسلیمانی لباس جهاد را با عشق به تن کرد
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۵۷۴۷
علی تقوی دهکلایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در مازندران با گرامیداشت سومین سالگرد سردار شهید قاسم سلیمانی با اشاره به اینکه اگر کسی غیر اسلام دینی اختیار کند، نزد خدا نیز پذیرفته نیست و در قیامت جز زیان کاران است، اظهار کرد: کسانی که از آزادی و وطن حرف میزنند، چگونه از دستورهای خدا و دین روی گردان هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه افرادی که از آزادی سخن میگویند، چگونه با نامحرمان انقلاب مینشینند و چگونه در اغتشاشات شرکت میکنند، افزود: این افراد عدهای فریب خرده هستند که به دامن غرب رفتند.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: حضرت علی (ع) در نهج ابلاغه میفرماید ما محرم اسرار حق و یاران راستین و درهای علوم پیغمبر هستیم و هیچ کسی در این خانهها از این منظر وارد نمیشود؛ اهل بیت خداوند درهای علوم خداوند هستند، اگر سخنی بگویند راست میگویند و اگر سکوت کنند، کسی نمیتواند از آنها سبقت بگیرد.
تقوی خاطرنشان کرد: امامان دین از طرف خدا پیروکنندگان امور مردم و کارگزاران بندگان خدا هستند، کسی به بهشت نمیرود جز آنکه اهل بیت را بشناسد و اهل بیت هم او را بشناسند، کسی در جهنم سرنگون نشود جز آنکه منکر اهل بیت باشد و امامان دین هم او را نپذیرند،
سردار دلها زندگی خود را با قرآن وفق دادند
وی در ادامه به سیره سردار دلها حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: اگر سردار دلها را در قاب قرآن و نهج البلاغه تماشا کنیم، تماشاییتر میشود؛ یکی از آیتمهای زندگی سراسر حماسه شهید قاسم سلیمانی وفق دادن زندگی خود با قرآن و نهج البلاغه است.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: بشر امروزی زمانی به اعتماد به نفس حاج قاسم پی میبرد که بیشتر به درهای بیانتهای کلام خدا فرو برده و حاج قاسم را درک کند، هر چه تحمل بیشتر شود در قاب حاج قاسم، نهج البلاغه و قرآن تماشاییتر خواهد شد.
تقوی با بیان رشادتهای سردار سلیمانی گفت: حاج قاسم در بیان خاطرهای به دخترش زینب میگوید که ۳۰ سال تمام در چشمانم نمک ریختم که پلکها پایین نیاید برای حفظ ناموس اسلام، در درهها، در کوهها و بیابانها و حتی سنگرهای تاریک که پاهایم در آن جمع نمیشد، خوابیدم و همه اینها برای خدا بود، حاج قاسم خدا را یاری کرد و خدا نیز اورا یاری کرد و دستش را گرفت، در قلب تمام ملتها و آزادی خواهان حتی دشمنان قسم خورده، جای کرد. حاج قاسم، سرباز ناب اسلام بود.
قاسم سلیمانی حتی لحظهایی اسیر پست و مقام نیز نشد
وی اظهار کرد: قاسم سلیمانی حتی لحظهایی اسیر پست و مقام نیز نشد و آنچه که بود سرباز ناب اسلام بود و هر چه که داشت، داد تا این اسلام سرفراز بماند؛ سلیمانی هر لحظه در زندگی خود حضور و غیاب میکرد، حتی موقع خواب و بیداری، زمانیکه همه لباس رزم در آوردند، حاج قاسم لباس رزم بر تن داشت.
این کارشناس مذهبی در مورد روز تشییع پیکر سردار دلها میگوید: در تشیع حاج قاسم سلیمانی وقت نماز یک پسر ۱۲ یا ۱۳ ساله خوش سیمایی حضور داشت و من از او پرسیدم که اهل کجایی، گفت یمن و در ادامه گفت؛ «کاش حاج قاسم را معرفی میکردند، کاش او را بیشتر میشناختم چرا این حاج قاسمها را به ما معرفی نمیکنند.»
تقوی با تاکید بر اینکه این سردار دلها همراه انقلابی رشد کرد که خمینی بزرگ ناجی اسلام ناب محمدی آن را بنیان نهاد، افزود: این اسلام ناب محمدی مظلوم است، حاج قاسم توانست اسلام را به خوبی معنا کند، در اوایل انقلاب، جوان ۱۸ سالهای بود که حتی سپاه او را پذیرش نکرد، مثل آقایش علی (ع) مرد میدان دفاع کشور شد که نه تنها همه زندگی بلکه عهدی با خدا بست که زنده بودن را برای شکوفایی اسلام نوپا و نجات دادن تمام مستضعفین عالم خرج کند.
مکتب حاج قاسم جدا از مکتب اسلام نیست
وی اظهار کرد: حضرت آقا جمله زیبایی گفتند، سردار سلیمانی نمونه برجستهایی از تربیت مکتب اسلام و مکتب خمینی بود، قاسم سلیمانی مکتبش جدا از مکتب امام خمینی (ره) نبود، او همه عمرش خود را در راه خدا گذراند و شهادت پاداش تلاش بیوقفه او در تمام این سالیان بود. مکتب حاج قاسم جدا از مکتب اسلام نیست.
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه مکتب حاج قاسم جدا از مکتب اسلام نیست بلکه برگرفته از اسلام ناب و پرورش یافته انقلاب اسلامی ایران است، گفت: اگر به وصیتنامه حاج قاسم مراجعه کنیم میگوید؛ هر کسی به مدار مغناطیسی علی بنابیطالب (ع) نزدیکتر شود این ندا بر اون اثر میگذارد و او کمیل بن زیاد میشود، هر کسی حاج قاسم سلیمانی را میبیند به یاد علی (ع) و حرم حضرت زینب (س) میافتد.
قاسم سلیمانی از منتظران و ماندگاران بود
وی خاطرنشان کرد: در اعتقاد قلبی به ولایت فقیه که همان ولایت رسول (ص) است، بدون شک نه تنها لحظهایی کوتاهی نکرد بلکه در همراهی با ولایت آنچه را داشت داد، فدا کرد؛ حتی در جایی خود حاج قاسم گفت که خدا را شکر میگویم که پس از عبد صالحت خمینی بزرگ مرا در مسیر عبدصالح دیگری که مظلومیتش اعظم است برصالحیتش مردی که حکیم امروز جهان اسلام است که جانم فدای او باد، قرار دادی پس اوبه یقیت رسید که خدای متعال در مقتدای حکمت خودش آفرینش را هدفمند آفریده و اون رسیدن به لقای الهی و کمال مطلق است.
این کارشناس مذهبی در پایان با اشاره به اینکه قاسم سلیمانی لحظه به لحظه زمزمه میکرد که پرودگارا تو را سپاس که مرا با بهترین بندگان درهم آمیختی، گفت: همواره در راه دوستان شهیدش آرام و قرار نداشت؛ قاسم سلیمانی از منتظران و ماندگاران بود.
پایان پیام/ج
منبع: فارس
کلیدواژه: تقوی کارشناس مذهبی سیره حاج قاسم سردار دل ها ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۵۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرش، سفیر فرهنگی ایرانیان در دنیا/ هنرمندانی که رج به رج عشق میبافند
فرش ایرانی، یه عنوان یک سفیر فرهنگی در دنیاست و در بسیاری از نقاط جهان، وقتی از فرش ایرانی صحبت میشود، در ادامه نام فرش اصفهان است که همچون ستاره میدرخشد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، گره به گره فرش ایرانی با طرح و نقشهای اصیل، ارزشمند است زیرا زنان و دختران ایرانی، با ذوق و ظرافت هنری خود آن را بافتهاند؛ درواقع پشت هر گره از آن، دنیایی از امیدواری و ناامیدی، غم و شادی و به طور کلی، داستان یک زندگی است که با زبان هنر عجین شده است.
وقتی ساعتها و روزها پشت چارچوب قالی مینشینی و بعد کامل شدنش را میبینی، درست مثل یک نقاشی با رنگهای زیبا و طرح بی نظیر، تمام خستگی از تنت در میآورد و وقتی متوجه ذوق جهانیان برای داشتن این اثر میشوی، بیش از پیش انگیزه میگیری تا دوباره ساعتها و روزهایت را بگذاری و فرشی ببافی که جایش زیر پا یا روی دیوار است اما در اصل، روی چشمان هنردوستان، جا دارد.
بر همین اساس فتحعلی قشقاییفر عضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان با تاکید بر اینکه فرش، در هنرهای سنتی ما بهعنوان سفیر فرهنگی در دنیا مطرح بوده و بهعنوان یکی از نمادهای با ارزش ایران، همیشه زیباییها و ارزشمندی فرهنگمان را به دنیا معرفی کرده است، اظهار میکند: این اثر، یک روزه به وجود نیامده بلکه در طول تاریخ به آن افزوده و به این اثر ماندگار در دنیا تبدیل شدهاست؛ دوره طلایی فرش ایران، در دوران صفویه، مخصوصاً دوره شاه عباس اول با پایتختی اصفهان رقم میخورد و این دوره، حاصل دورههای قبل خود مانند سلجوقی و قبل آن است که در دوره صفوی بیشترین ابداعات و نوآوریها در فرش ایران شکل میگیرد.
وی میافزاید: اصفهان با وجود ظرفیتهای هنری که داشته، خیلی خوب با تعالی هنر و صنعت، همسو شده و تبدیل به بخشی از شاخصهای مطرح دوره خود میشود، به گونهای که حاکمان بهعنوان هدیهای فاخر، آن را به ممالک دیگر هدیه و شکوه ساختگی خود را معرفی میکردند؛ امروز هم با همه محصولات متنوع هنری و غیرهنری، فرش ایرانی و فرش اصفهان بهعنوان یک هدیه ارزشمند مطرح میشود؛ فرش اصفهان در یک دوره کوتاه، ضعیف میشود اما از اواسط دوره قاجار با وجود هنرمندان مطرح در حوزه تولید فرش دستباف و نقاشان ماهر، دوباره این هنر احیا میشود و در بالاترین سطح خود در دنیا دیده میشود.
فرش اصفهان، تجلی از دوران گذشتهعضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان بیان میکند: در هنر ایرانی، مکتب اصفهان یکی از مطرحترین مکاتب هنری مخصوصاً در حوزه نقاشی است و ویژگی فرش اصفهان این است که توانسته از آن مکتب، خارج نشود و تمام تلاشش به همافزایی سنت گذشته و خلاقیت و نوآوری در دوران معاصر است؛ در واقع فرش اصفهان، تجلی دوران گذشته با نگاهی کاملاً خلاقانه و هنرمندانه است.
قشقاییفر با بیان اینکه در حوزه زیباییشناسی فرش اصفهان، کاملاً میتوان یک نماد ایرانی به آن اطلاق کرد، میگوید: در زمینه مواد اولیه تولید، فرش اصفهان، فاخرترین مواد مورد مصرف از ابریشم تا پشم بسیار ظریفی که آن را کرک میشناسند دارد و با استفاده از رنگرزی طبیعی، ترکیب فوقالعادهای را به وجود میآورد؛ وقتی فرش اصفهان را در خانهها پهن میکنند، حس و حال طبیعت و نگاه فاخر به طرح و نقش دوره گذشته و امروز در آن دیده میشود؛ در واقع میتوان گفت هنرمند اصفهانی تلاش کرده تا بهشت را به منازل کسانی که فرش دوست دارند هدیه کند.
وی با اشاره به اینکه فرش دستباف، دو بعد هنر و صنعت را با هم دارد، خاطر نشان میکند: در واقع هنرمند هم بعد مصرفی بودن و نیاز روزمره و هم زیباییهایی که یک اثر هنری میتواند داشته باشد را به علاقهمند خود میدهد به نوعی میتوان گفت که فرش دستباف، هدیهای برای افرادی است که دوست دارند شادتر و با انرژیتر زندگی کنند زیرا فرش دستباف، خانواده را دعوت به شادی میکند و کسی که امید به زندگی بیشتر دارد به سمت آن میرود.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان خاطرنشان میکند: اصفهان یکی از مراکز مهم فرشبافی دنیاست که سبکهای متنوعی از جمله فرشهای عشایری و روستایی دارد؛ جدای از سبک شهر اصفهان، شهرهایی مثل نجفآباد، کاشان، نائین، شهرضا که برای خود سبک متفاوتی در این حوزه دارند؛ با این حال ظریفترین فرش استان، در شهر اصفهان است که ترکیبی از چله ابریشم و نخ ابریشمی است که علاوه بر ظرافت برای علاقهمندان، میتواند به نوعی سرمایهگذاری از برندهایی که طی چند نسل توانستهاند از نظر کیفیت خود را ثابت کنند، تبدیل شود.
قشقاییفر با بیان اینکه افراد زیادی در اصفهان با تلاش خود فرش را در سطح جهانی حفظ کردند، اظهار میکند: یکی از مهمترین نمادهای این شهر در حوزه هنر، فرش دستباف اصفهان است که در اکثر مناطق جهان، سبکهای متفاوت فرش اصفهان را به خوبی میشناسد و تلاش میکنند نمونهای از آن را داشته باشد.
وی ادامه میدهد: حتی اگر فرش دستباف، زیر پا قرار گیرد مانند یک تابلوی نقاشی است و ذات آن از ابتدا طوری طراحی شده که مثل هنر موزائیک، روی زمین کار شود؛ یک ویژگیاش این است که یک تابلوی پویا است که اعضای خانواده، هر روز داستان جدیدی را در آن رقم میزنند؛ آنچه گفتیم به لحاظ نمادین بود اما از لحاظ کارکردی، محصولی است که چه روی زمین و چه روی دیوار، قابلیت استفاده دارد و از گذشته هم همینطور بوده است؛ امروزه با توجه به تغییر زندگیها، شاید جنبه تزئینی فرش، بیشتر شده باشد؛ در هر حال چقدر خوب است که قطعه کوچکی از فرش اصفهان را بهعنوان نماد فرهنگی در خانه داشته باشیم.
قالیبافی اصفهان، جلوهای از کاشیکاری قدیم استفاطمه شیرسپهر، استاد دانشگاه در رشته فرش نیز در این باره اظهار میکند: بعد از دوران صفویه، حدود ۲۰۰ سال رکود فرش رخ داد تا در دوره ظلالسلطان و به شکل عجیبی، احیای مجدد مکتب فرش دستباف اصفهان را داشتیم چرا که وی، اخبار دارالخلافه پایتخت را دنبال میکرد و با توجه به اینکه حمایت در دربار ناصرالدین شاه از هنر شروع شده بود، او نیز چنین کرد.
وی میافزاید: بسیاری از شگردها و فنون و تکنیکهای دوره صفوی، فراموش شده بود و این مکتب فرش با آزمون و خطا کار خود را شروع کرد که گاهی به موفقیت و شکست منجر میشد تا اینکه در دوره پهلوی اول، مکتب فرش اصفهان، اسلوب خود را طوری که امروز، مکتب فرش اصفهان خوانده میشود، پیدا کرد و ادامه هنر صفوی شد؛ البته نه ادامه فرش آن بلکه ادامه کاشیکاری آن دوره شد زیرا برای بافت فرش با سبک صفوی، دیگر فرشهای دستباف آن زمان در دسترس نبود و تقریباً همه آنها دوره قاجار از ایران، خارج و به موزههای بزرگ خارج از کشور منتقل شده بود؛ بهطور کلی میتوان گفت مکتب نوین فرش اصفهان، ادامه کاشیکاری صفوی است که خیلی از فرش صفوی دور نیست.
فرق میان فرش دستباف و ماشینی، فاصلهای میان نقاشی تا پوستر استاستاد دانشگاه رشته فرش ادامه میدهد: همیشه، روح هنری که متأثر از زمانه است در هنر جاری است؛ رمز و راز آنکه از دل فرهنگ ایرانی و این منطقه بهعنوان مرکز ایران وجود دارد، همیشه در دل آثار بزرگ هنری جای دارد و این، روح است که فرش دستباف را از ماشینی تمایز میدهد.
شیرسپهر با بیان اینکه در این رشته هر هفته و هر روز با مسائلی که گاه ضربه زننده و منفی است روبهرو هستیم، خاطر نشان میکند: هرچند گاهی هم اتفاقات خوب میافتد، مثل حراجیهای بزرگ دنیا که گاهی فرش اصفهان از دوره صفوی، رکوردشکنی قیمت کرده و همه را خوشحال میکند اما مشکلاتی هم وجود دارد که با تحریم و مشکلات اولیه وجود دارد؛ سالی نیست که شاهد تعطیلی کارگاههای فرش دستباف نباشیم که دلایل به هم پیوسته مانند تغییر فرهنگ زندگی در کل دنیا دارد؛ مردم، دیگر فرش دستباف داشتن را جزو نیازهای خود دیگر نمیدانند، همچنین مشکلات تحریم، جابهجایی ارز، داد و ستد در مسائل تجارت بینالملل و مشکلاتی که بدنه سنتی بازار در خود دارد مثلاً مطلع نبودن از تجارت جدید و بینالملل، از جمله مشکلات این حوزه است، البته در بین جوانان، انرژیها و استعدادهای زیادی وجود دارد که در حال کار هستند، با این حال، بدنه اصلی آن، قشر میان سال به بالا و سنتی هستند.
وی ادامه میدهد: حتی در نمایشگاههایی بینالملل در خارج از کشور هم کسانی که فرش ایرانی را به خوبی میشناسند، از قشر قدیمیاند که با فرهنگ قبلی زندگی میکنند و ای کاش میدانستیم که چقدر فرش دستباف با ماشینی فرق دارد؛ در واقع مثل تفاوت پوستر از اصل یک نقاشی است، هرچند کاربرد یکسانی دارند
استاد دانشگاه رشته فرش با بیان اینکه مهمترین کاری که مردم میتوان انجام دهند، آشنا کردن فرزندانشان با شکوه فرش ایرانی است، میگوید: شاید میتوان گفت که دومین پرچم ملی ما، فرش دستباف است؛ به طور کلی باید علاوه بر آموزش به فرزندانمان، با آنها درباره تفاوت آثار دستی و ماشینی صحبت کنیم، بعضی خانوادهها، توان مالی خرید فرش دستباف را دارند اما به استفاده آثار هنری اصل، آنچه مادران و خواهران ما طی ساعات طولانی و با عشق میبافند، توجهی ندارند؛ امیدوارم شاهد بازگشت شکوه فرش دستباف ایرانی که در بدنه جامعه ایرانی رخنه کرده باشیم، ایرانیان ملتی صبور و قالیباف هستند و نمیتوان تعبیر بهتری از آنها داشت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شکوه فرش دستباف ایرانی، قرنهاست که پیش چشم جهانیان است و حیف است که چنین سرمایهای که جزئی از هویت ماست، در خانهها وجود نداشته باشد؛ امید که با تدابیر اندیشیده شده، این هنر بی مثال، دوباره به خانه تکتک ما بازگردد.
کد خبر 748968